

کتاب «گالری امیال بشری» نوشتهی محسن فرجی، مجموعهای است از پنج داستان کوتاه که در سال ۱۴۰۴ منتشر شده است. این کتاب، چهارمین اثر نویسنده است و به روایت زندگی شخصیتهایی میپردازد که درگیر کشمکشهای درونی، خاطرات گذشته، و موقعیتهای مبهم در زمان حال هستند. داستانها با نثری ساده و مستقیم نوشته شدهاند و بیشتر بر تجربههای شخصی و زیستهی شخصیتها تمرکز دارند.
در هر داستان، یک موقعیت خاص روایت میشود که شخصیت اصلی در آن با تصمیمگیری، تردید یا نوعی تقابل درونی مواجه است. این موقعیتها معمولا در فضاهای شهری یا خانوادگی میگذرند و مضمونهایی مثل تنهایی، ناکامی، میل به دیده شدن، و تضاد میان خواستههای فردی و فشارهای بیرونی در آنها دیده میشود. شخصیتها اغلب در تلاشاند بفهمند که چرا به وضعیت فعلی رسیدهاند یا چطور باید از آن بیرون بیایند.
روایتها گاهی به گذشتهی شخصیتها برمیگردند تا ریشههای وضعیت فعلی آنها را روشن کنند. در بعضی از داستانها، زمینههای اجتماعی و سیاسی هم به صورت غیرمستقیم حضور دارند؛ مثل تجربهی زیستن در دهههای پرتنش یا برخورد با نابرابریهای روزمره. نویسنده بدون وارد شدن به قضاوت یا تفسیر مستقیم، تلاش کرده صدا و درونیات شخصیتها را در قالب موقعیتهای کوتاه و مشخص ثبت کند.
پایان برخی داستانها باز است و بیشتر به تأمل و درنگ دعوت میکند تا ارائهی یک نتیجهگیری مشخص. از خلال همین پایانهای ناتمام، موضوعاتی مثل معنا، هویت و درک خود در جهان معاصر پررنگ میشوند. کتاب بهنوعی تلاشی است برای نمایش بخشهایی از زندگی روزمره و ذهن آدمهایی که شاید معمولی به نظر برسند، اما هرکدام درگیر سوالات و احساسات پیچیدهای هستند که به سادگی دیده نمیشوند.